موضوعات: "مقالات اخلاقی" یا "نکات اخلاقی"

اعتماد به خدا جایگزین اعتماد به نفس

 

اعتمادبه خدا

 

اعتماد به خدا باید جایگزین اعتماد به نفس شود

این لفظ اعتماد به نفس از کجا آمده؟! چرا اعتماد انسان به نفس باشد؟

قرآن می فرماید :

اعتماد به خدا بکن!

نفس را زیر پابگذار!

این نفس را فدای پروردگار بکن!

اعتماد به نفس در مقابل اعتماد به خدا، این اعتماد به بت است در مقابل حقیقت؛ آن نفسی که نورانی و آیت خدا باشد اگر به او اعتماد کند

اعتماد به خداست؛ آن نفسی که هنوز از مراحل اخلاص نگذشته، در پشت هزار تا سنگر محجوب است اگر به این نفس، اعتماد کند به هزار تا

جهنم اعتماد کرده!

و این اعتماد چه فایده‌ای برای او دارد؟!

لذا در قرآن مجید اصلا اعتماد به نفس نداریم بلکه اعتماد به خداست:

«وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ»،

«وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ»،

«وَقُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُن لَّهُ وَلِیٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا»،

«فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ»

ترجمه همه این آیات این است:

ای پیغمبر!

قلبت را به خدا بده،

«وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا»

از همه عالم ببُر و خودت را متصل به خدا کن و به سوی خدا منقطع شو و کارت را با خدا یکسره کن!

این حرکت می‌دهد.

 

چیزی که به آن آگاهی نداری دنبال نکن

 

در يك شب تار و تاريك و ظلمانی كه پيرامون‌ات چاه و چاله هم زياد باشد، البته احتياط می كنی، می ايستی و حركت نمیكنی .

.. قرآن ميفرمايد:

اگر يك مطلبی  برايت روشن نبود و تاريك و مبهم بود آنجا هم حركت نكن! آنجا هم بايست! آنجا هم زود داوری و قضاوت نكن!


ولاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ

بِهِ عِلْمٌ ؛ چیزی که به آن آگاهی نداری دنبال نکن. (سوره اسراء آیه 36)


..به قول امام صادق علیه السلام که فرمودند:

…تا علم نداریم حرفی نزنیم.

.. تا علم نداریم؛ حرفی را هم رد نکنیم.

 

امتیاز مادی بده، امتیاز معنوی بگیرا

 

 اوایلی که ازدواج کرده بودیم، به حاج آقا گفتم: حاج آقا! چه کار کنیم که هم زندگی‌مان از نظرمعنوی بار بگیرد و هم با عیالمان مشکل پیدا نکنیم؟

حاج آقا یک نسخه‌ای به ما دادند که خیلی کارامد بود؛ فرمودند: «امتیاز مادی بده، امتیاز معنوی بگیرا» مثلاً یک هدیه برای عیالت بخر و بعد از او

بخواه که فلان کار معنوی را انجام دهد! برای بچه‌ات یک وسیلهٔ رفاهی از امکانات مادّی را فراهم کن و در ازای آن، از او یک کار معنوی را مطالبه کن!

مادیت را فدای معنویت کن!»

حاج آقا اکثراً در ارشاداتی که نسبت به خانواده داشتند، می‌فرمودند: «زن مثل نورافکن باید در خانه نورافشانی کند و مرد باید به زن انرژی بدهد تا

او

بتواند به نورافشانی خود ادامه دهد. مرد خیلی موفق به نورافشانی در خانه نمی‌شود، مادر است که می‌تواند این نورافشانی را انجام بدهد؛ لذا پدر

باید هوای مادر را داشته باشد و مدام او را با محبت کردن شارژ کند.»

ایشان این طور تعبیر می‌کردند: «موتور زن با محبت همسر روشن می‌شود و حرکت می‌کند.»

 

حاج آقا مجتبی تهرانی

 

اسرار رجبعلی خیاط


 نظر شیخ رجبعلی خیاط درباره ی تاثیر اخلاص درساختن شخصیت معنوی انسان؛

 اگر چشم برای خدا کارکند، میشود"عین الله"..

 اگر گوش برای خدا کار کند،میشود"اذن الله".

 و اگر دست برای خدا کار کند،میشود"یدالله"..

  تا میرسد به قلب انسان که فرموده اند: قلب المومن عرش الرحمن..

 یعنی: قلب انسان مؤمن ،عرش خداوند رحمان است…

کمی بهش فکر کنیم ..

 

 

انسان فوق اخلاقی

 

آدمی که تعلقاتی ندارد،
آدمی که چشم زیبابین در او باز شده است،
آدمی که فراتر از سود و زیان عمل می کند،
آدمی که دیگران را به عنوان یک ابزاری برای رسیدن به مقصد خودش نمی خواهد،
حتی خدا را به منزلۀ ابزاری برای برآورده شدن حاجات خودش نمی خواهد،
آدمی که خوش خوست، آدمی که به زید و عَمر مثل باران بر پاک و پلید می بارد و می ریزد،

آدمی که از فرط عاشقی در خودش با صلح است.

با خویشتنم خوش است،                                           زین پس من و من. (شمس تبریزی)

در جنگ نیست،
کشمکش نمی کند با خودش،
چنین آدمی اخلاقی که هیچ، فوق اخلاق نیست؟

یک چنین موجودی که خودش گلستان است، جهان را گلستان نمی کند؟

حقیقتا همینطور است و مفهوم عاشقی همین است و پیامد عاشقی همین است.

عاشق شو ارنه روزی کار جهان سر آید                      نا خوانده نقش مقصود از کارگاه هستی (حافظ)

 

1 2 4
از دل تا قلم>مقالات>مقالات اخلاقی

جستجو