​ترازوی قیامت چیست؟


اگر هر ترازویی دو کفه دارد، ترازوی اعمال در قيامت اما، تنها يک کفه دارد، هيچ می ‌دانيد چرا ؟
يکی از واژه‌های پربسامد در قرآن،کليد واژه «ميزان» است. (نه بار). “ميزان” در لغت به وسيله‌ای گفته می‌شود که امکان سنجش را فراهم می آورد. با اينکه کاربرد متعارف اين واژه در بين مردم، بيشتر در مورد کالا و مبادلات مالی است اما مورد سنجش، هميشه کالا نيست بلکه می تواندگفتار باشد يا کردار و يا حتي پندار، نيات .
در اينکه خداوند در روز قيامت اعمال بندگان را با ابزاری خواهد سنجيد شکی نيست امّا آن ابزار چيست؟
برخی از قرآن پژوهان معاصر معتقدند اينکه ماهيّت اين ابزار چگونه است در قرآن کريم و احاديث نبوی چيزی مذکور نيست و مؤمنان مکلّفند به حکم خبر صادق به آن ايمان بياورند.
با اين همه علامه طباطبایی(ره) ميزان را عبارت می‌داند از دين و بر اين باور است که خداوند در آياتی همچون : ” اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِيزَانَ"(خداوند کسي است که کتاب را به حق نازل کرد و ميزان را…)، از اين جهت دين را ميزان ناميده که عقايد و اعمال انسانها به وسيله آن سنجيده می‌شود و در نتيجه در روز قيامت بر طبق آن سنجش، محاسبه و جزا داده می‌شود.
پس ميزان عبارت است از دين با اصول و فروعش.

همينطور شايد روايت صريحی از نبی مکرم اسلام (صلي الله عليه و آله وسلم) در چيستی موازين وارد نشده باشد اما در از حضرات ائمه اطهار(عليهم السلام) در ذيل آيات، رواياتی به ما رسيده است که مبين ماهيت ميزان در روز قيامت استو
به عنوان مثال: در ذيل کريمه «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ…» (1)
«ما ترازوهاي عدل را در روز قيامت برپا می‌کنيم…».


روايتی از صادق ال محمد (عليه اسلام) مروی است که می فرمايند: «هُمُ الاَنبيَاء وَ الاَوصيَاء » «انبياء و اوصياء ميزانند» (2) و در زيارت مطلقه علی (ع) می‌خوانيم: «السّلامُ علَي ميزانِ الأعمالِ» در اين صورت اعمال هر امّتی بر اعمال پيامبران و اوصيای آنان عرضه می‌شود و از طريق تطابق و عدم تطابق، سرنوشت آنان و اعمالشان به دست می ‌آيد .


معناي وزن اعمال در قيامت، تطبيق اعمال است بر حق، به اين معني هر شخصی پاداش نيکش به مقدار حقی است که عمل مشتمل بر آن است و در نتيجه اگر اعمال شخصی، شامل هيچ مقداری از حق نباشد از عملش جز هلاکت و عقاب بهره و ثمری عايدش نمی‌شود
به هر روی، چه دين را وسيله سنجش اعمال در قيامت بدانيم چه وجود مقدس پيامبران و پيشوايان پاک (عليهم السلام) ، آنچه مسلم است اين موازين تنها برای اهل حق است نه اهل باطل. به ديگر سخن، در قيامت، هيچ ميزاني براي اعمال کافران برپا نمی‌شود : «أُولَئِکَ الَّذِينَ کَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ و لِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا»(3)
«آنها کسانی هستند که به آيات پروردگارشان و لقای او کافر شدند به همين جهت ، اعمالشان حبط و نابود شد از اين رو، روز قيامت، ميزانی برای آنها برپا نخواهيم کرد».
عبارت «فَلا نُقيمُ لَهُمْ يَوْمَ القيامةِ وَزْنّا» فرع بر حبط اعمال است به دليل اينکه سنجش و وزن در روز قيامت به سنگينی حسنات است و با حبط عمل ديگر سنگينی باقي نمی ‌ماند و در نتيجه وزن کردن معنا ندارد. (4)
به عبارتي ديگر توزين و سنجش مربوط به جايی است که چيزی در بساط باشد کافران که چيزی در بساط ندارند چگونه توزين و سنجشی داشته باشند.


ترازوی يک کفه‌ای
معمولا هر ترازویی دو کفه دارد اما ترازویی که در قيامت أعمال انسان‌ را ميی سنجند فقط « يک کفه » دارد. زيرا از منظر قرآن، تمام اعمال انسان از نظر « نيت و کيفيت » به دو دستة « حق و باطل » تقسيم مي‌شوند و فقط « أعمال حقّ »، « وزن » دارند.
پس وقتي أعمال انسان را بر روی آن ترازو قرار ‌می دهند ، از « دوحال» خارج نخواهد بود.


1ـ اگر اعمال او « به حق و مطابق حق و در جهت حق » انجام شده‌ باشند چون « وزن » دارند پس کفة ترازو را « پائين » و صاحبش را به سمت بهشت ، « بالا » می برند و به « قرب الهی » و « رستگاری » می ‌رسانند.
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ، فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ ، فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ . (5)

2 ـ اما اگر أعمال او آلوده به « ريا ، منّت ، أذيت » باشد يا « غير مجاز » باشند ، « باطل و پوک » خواهند بود و چون وزنی ندارند لذا کفة ترازو را پائين نمی ‌برند و آن فرد به آغوش « هاويه » و « آتشي فراگير » می ‌افتد.
وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ . فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ . وَ ما أَدْراکَ ما هِيَهْ . نارٌ حامِيَةٌ .(6)

پی نوشت
(1) . سوره انبياء آّیه 47 .
(2) . بحارالانوار، ج7، ص249 .
(3) . سوره کهف آیه 105 .
(4) . تفسیر المیزان ، ج13 ،ص548 .
(5) . سوره اعراف ، آیه 8 .
(6) .سوره قارعه ، آیات 8 تا 11 .

دلنوشته های من

 

⁩⁩⁩جامانده ی کربلا

التماس دعا میگم به اون کسایی که یواش یواش دارن ساکشونو جمع میکنن
تا پیاده برن دست بوس آقا

سلام عاشق
التماس دعا، ما رو هم فراموش نکنید…
یه زمانی کسی میرفت کربلا خیلی تو چشم بود
ولی الان کسایی که جاموندن بیشتر تو چشمن
یا اباعبدالله(علیه السلام)….
پایم که جامانده….
دلم را میفرستم به زیارت ارباب…
انگار که قسمت نیست….
چشمانم کربلایی شوند….
امسال هم دلم راهی کربلا میشود….

درآن زمین که پناه تمام عالم بود
فقط برای من روسیاه جا کم بود؟؟؟

هان ای کسانیکه به زیارت مولایمان شرفیاب می شوید::
از قول جاماندگان اربعین به مولایمان بگویید…..

ای آقایی که قوانین عبور رادرمرزهابه هم میزنی
وقانون عاشقی راحاکم میکنی !

کنارپل صراط منتظر
کرمت می مانیم
تابیایی قوانین عبور
راکناربزنی وعاشقانت را
بی حساب عبوربدهی …

صلی الله علیک یا اباعبد الله الحسین و رحمة الله و برکاته

(ازهمه دوستانی که زائرکربلاهستن التماس دعا دارم )

ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج

دلنوشته های من

 

خداوندا
رب بی همتای من تربیت کننده همه انسانها نگذار به تو عناد ورزم .(1)
 نگذار دشمنی با تو و همراهی با حزب شیطان (2) و دشمنی با پیامبران(ص) و دعوت کنندگانت و تکذیب پیامبراسلام (ص)(3)را داشته باشم.
نگذارآیات زیبای الاهیت راتکذیب کنم . (4)
نگذارمعادی که تو قرار دادی و لقای الهی که باید به آن برسم را تکذیب کنم . (5)
نگذار با این رفتارهایم در مقابلت بایستم که همه نشان از باطل گرایی من دارد .


معبودا
نگذار در این مسیر پرتلاطم بیفتم که تداوم در آن باعث عذاب و خسران من است .
نگذار ایمان و پرستشم در برابرت متزلزل شود. (6)
نگذار عمل به قرآن و فراموشی از روی بی اعتنایی به آیات الاهیت نصیبم گردد و دینی غیر از دین اسلام را برگزینم. (7)
نگذار روزی های حلال تو را برخود حرام کنم (8) و نسبت به حلال تو واکنش خوبی نشان ندهم و نعمات پاکت را به میل و خواهش نفس سرکشم تغییر دهم و حلال تورا حرام کنم.


خدای من
دستگیرم باش اگرآغوشت را به رویم نگشایی از خسران و عذاب تو رهایی نمی یابم.
نگذاربه آموزه های وحیانیت عمل کنم ولی در برابرت سر تسلیم فرود نیاورم و کاری برخلاف رضای تو انجام دهم. (10)
کمکم کن کمکم کن …..
و نگذار با عمل نادرستم همه اعمال صالحم را تباه سازم گر چنین کنم به یقین در برابرتو زیانکارم. (11)


معبود من
آنگاه … چگونه در برابرت بایستم و با تو سخن بگویم .


پروردگارم
خدای بی همتای من دستم را بگیر و کمکم کن که دست گیری جز تو ندارم .

پی نوشت
1- سوره ابراهیم آیه 5.
2- سوره مجادله آیه 19 و20.
3- سوره اعراف آیات 49 تا 99 .
4- سوره اعراف آیات 177و178.
5- سوره انعام آیه 13 و سوره یونس آیه 54.
6- سوره حج آیه 11 .
7- سوره اعراف آیه 35 .
8- سوره آل عمران آیه 58 .
9- سوره انعام آیه 140.
10- سوره آل عمران آیه 58 .
11- سوره مائده آیه 35 و سوره کهف آیه 103 وآیه 104

دلم هوای بهشت کرده

 

تا کی باید بشینم و برای حرم دعا کنم

رفقامو یکی یکی راهی کربلا کنم

دلم رو بردی غصم رو خوردی
اشکامو در آوردی کربلا نبردی
بازم صبوری بازم دوری
داری منو میکشی اینجوری

گریه کردم با این اشکام
داری گناهامو می شوری
رحمی به حالا کربلا
شکسته بالم کربلا
شبهای جمعه است شد هرشب
خواب و خیالم کربلا
رویای دلم کربلا کربلا
رویای دلم کربلا کربلا …

 

 

اشعار سید

 

بحر طویل یک قالب شعریست، با این تفاوت که مانند باقی اشعار دارای تقسیمات بیتی نبوده، در متن انواع سجع مشهود است و می‌توان آن را نثر موزون نیز نامید.

روزی که بیاید

 

همه تن ناله و هجران، همه جا چشمۀ جوشان، چه غم از دیدۀ گریان، اگر آن یار بیاید، دل یاران برباید، دیده از غم بگشاید. همه از دست زمانه، همه با بغض شکسته، همه گل‌ها ز گلستان، هم نوا گشته به بستان، که تو ای زادۀ زهرا، ای همه خوبی دنیا، منم آن ساده و شیدا، نظر لطف تو دارم، که تو را دیده به راهم، اگر آن نیک بیاید، به بدن سر نپاید.

اگر از عالم زاری، دل بیچاره! گذاری، بروم برای یاری، ای همه درد کجایی؟ برو ای گناه و خواری، تا شوم فدای نامش، قامت و اسم و مرامش.

بنهد بر سر و جانم، سر و دستان سیاهم، نظر لطف و کریمش، اثر روی منیرش. اگر آن یار بیاید، دل ما بند نگاهش و ببوسم رخ ماهش، من شوم خادم راهش، چه کنم من که گدایم و به این فیض ببالم. تو که خود منشأ فیضی، تو که خود صاحب علمی، چو نسیمی بگذر بر من بی‌جان، به نفس تازه کن این جسم پریشان، اگر آن شاه گذارد، اگر آن روشن چون ماه بیاید، همه از یمن وجودش، من بشویم دل پر جرم و گناهم، خاک راهش بنشانم. اگر آن یار بیاید، دگر از یار دگر یاد نیارم، اگر آن یار بیاید…

از دل تا قلم

جستجو